برخی مدیران صنایع میگویند؛ برق آزاد را با قیمتی حدود شش هزار و ۵۰۰ تا هفت هزار تومان برای هر کیلووات میخرند؛ اما دولت این برق را هم قطع میکند.
به گزارش نبض صنعت، محدودیت انرژی در ایران، استان به استان و بسته به سلیقه استانداران، متفاوت اعمال میشود. در قلب صنعتیترین مناطق کشور، کارخانههای فولاد فقط با دغدغه دلار و تورم نمیجنگند؛ بیآبی، بیبرقی و قطع ارتباطات، حالا چالش روزمره آنهاست. از یزد تا تهران و قزوین، تولیدکنندگان فولاد با خاموشیهای طولانی و فقدان زیرساختهای پایدار زمینگیر شدهاند. در این میان، دولت نهتنها توان تأمین زیرساختهای پایه را ازدستداده، بلکه وزارت صمت نیز پیش از صدور هر مجوز صنعتی، تعهدنامهای طلب میکند که صراحتاً اعلام میدارد هیچ مسئولیتی در قبال تأمین آب، برق یا گاز برعهده نخواهد داشت.
انجمن فولاد کشور اعلام کرده است که برآوردها نشان میدهد تا پایان تابستان امسال، تولید فولاد کشور ۳.۵ میلیون تن کاهش پیدا کند. این در حالی است که دولت هم برق خود تامین صنایع فولاد را از آنان گرفته و وارد شبکه میکند، برق آزاد خریداری شده از تابلوی سبز را قطع میکند.
صدای پشت تلفن مدام قطع و وصل میشود. برق رفته و آنتندهی دچار اختلال شده. سیدرضا شهرستانی، عضو هیئتمدیره انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران، میگوید: آب نداریم… برق و آنتن و اینترنت هم که قطع میشود.
اینجا نه گزارشی از یک منطقه دورافتاده که روایتی از وضعیت روزمره صنایع بزرگ کشور است. از یزد تا قم، از البرز تا کاشان و قزوین کارخانهها با چالشهایی مواجهاند که دیگر تنها محدود به هزینههای تولید یا نوسانات ارزی نیست. مسئله اکنون به گفته شهرستانی، مالک چندین شرکت نورد و قطعات فولادی از شرکت لوله و اتصالات چدنی، کلاچ در قزوین تا شرکت ایران غلتک در کاشان، کارخانه ماهکار فلز اشتهارد و… فراتر رفته؛ فقدان زیرساختهای پایدار برای ادامه فعالیت.
رویه برخورد با صنعتگران و اعمال محدودیت برق استان به استان متفاوت است. در هفتههای اخیر، برخی از واحدهای صنعتی با قطعی کامل برق در طول روز مواجه شدهاند؛ برق فقط از نیمهشب تا ساعات اولیه صبح وصل میشود، آنهم در صنایعی که برای راهاندازی خطوط تولید، نیاز به ساعتها پیشگرمایش دارند.
الگوی ناعادلانه قطع
رضا شهرستانی، عضو هیئتمدیره انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران، با تأکید بر تبعیض در سیاستهای محدودسازی انرژی، میگوید: اگر قرار است محدودیتی اعمال شود، باید برای همه واحدها با یک الگوی شفاف باشد. ولی متأسفانه این اختیار به استانداریها تفویض شد و هر کدام یکجور برخورد کردند؛ در یک استان ۹۰ درصد برق به واحدهای فولادی دادند، در استانی دیگر ۵۰ درصد و برخی دیگر را تا تعطیلی کشاندند.
او میگوید که این الگوی ناعادلانه باعث افزایش فاصله رقابتی در بازار شده است؛ شرکتهایی که به دلایل خاص کمتر مشمول محدودیت میشوند، جای رقبا را در بازار میگیرند، درحالیکه تولیدکنندگان واقعی با بحرانهای عملیاتی مواجهاند.
نیروگاه خصوصی چاره نیست
شهرستانی به تجربه شرکتهایی اشاره میکند که برای فرار از قطعی برق، اقدام به احداث نیروگاه اختصاصی در چارچوب ماده ۴ قانون مانعزدایی از صنعت برق کردهاند. اما نتیجه چه بوده؟ الزام به تزریق برق به شبکه سراسری، و ممنوعیت استفاده از همان برق در کارخانه. او میگوید: سرمایهگذاری کردیم، پست و تجهیزات خریدیم، پول انشعاب دادیم، الان هزینه انشعاب برق بهاندازه پول نیروگاه است و بسیار هزینه سنگینی است، دولت وظیفه دارد به ما برق بدهد که نمیدهد.
به گفته او، اینگونه برخوردها باعث دلسردی فعالان اقتصادی و کاهش انگیزه برای توسعه خطوط تولید جدید شده است. بر اساس ارزیابی انجمن فولاد، تولید کشور در تابستان گذشته حدود ۲ میلیون تن کاهش داشته – معادل ۳۰ درصد ظرفیت ۳ماهه. پیشبینیها برای سال جاری نگرانکنندهتر است: تابستان امسال احتمال دارد تولید فولاد کشور ۳.۵ میلیون تن کاهش پیدا کند، یعنی حدود ۵۰ درصد از ظرفیت ماههای پُربرخورد با قطعی برق.
قطعیها در استانهای مختلف شدت متفاوتی دارند. در یزد، برق در ساعات روز قطع است. در قزوین، باوجود تولید مازاد برق در استان، صنایع با محدودیت شدید روبهرو هستند. مسئلهای که شهرستانی آن را نتیجه واگذاری مدیریت محدودیتها به استانها و نبود هماهنگی میداند.
تعهد، جای تضمین
به نظر میرسد دامنه بیتدبیری دولت فراتر رفته است. سرمایهگذارانی که قصد توسعه خطوط تولید دارند، پیش از هر اقدام، ملزم به ارائه تعهد محضری میشوند؛ مبنی بر اینکه هیچگونه مطالبهای برای تأمین آب، برق یا گاز از دولت نخواهند داشت. شهرستانی میگوید: اولین چیزی که از متقاضیان توسعه میخواهند، تعهدی رسمی است که اگر در آینده با کمبود آب یا انرژی مواجه شدند، مسئولیتی متوجه دولت نباشد.
علیمحمد ابویی مهریزی، عضو هیئتمدیره انجمن نوردکاران فولاد و مالک ۲ واحد تولیدی فولاد یاران و فولاد صنعت که این روزها بیشتر از همیشه با واژه «تعطیلی» دستوپنجه نرم میکند: ما در شورآباد، دو واحد تولیدی داریم. برق فقط دو و نیم روز در هفته وصل میشود. آب آشامیدنی نداریم. آب را با تانکر میآوردند، الان آن هم ممنوع شده است. دیروز برای هر شش نفر یک گالن ۲۰ لیتری آب دادیم. دیروز هم خواستیم تا آب یکلیتری بخریم؛ اما پیدا نمیشود. کارخانهای که قرار بود سه نوبتکار کند، حالا فقط دو و نیم روز برق دارد. یعنی بیشتر از نصف هفته تعطیل است.
در این روزها که تأمین سادهترین نیازها برای واحدهای صنعتی هم قفل شده، کارگران سردرگم ماندهاند. «مدیر میگوید تعطیل کنیم. کارگرها بیکار میشوند. خرج زندگیشان را از کجا بیاورند؟ تا الان هم کارگران صد ساعت مرخصی و طلب حقوق دارند.»
مشکل، اما فقط آب و برق نیست. گازوئیل هم پیدا نمیشود، یا اگر هست، باقیمت قاچاق. مهریزی از نرخ هر لیتر گازوئیل ۲۲ هزارتومانی میگوید. از تماسهایی که بیپاسخ ماندهاند. از زنگهایی که به هیچکجا نمیرسند: چهار ماه است درگیر یک نامهنگاری سادهایم. باید جلوشان کمر خم کنیم تا جوابمان را بدهند. صنعتگر التماس میکند؛ فرمانده اقتصادی که نباید بهزانو بیفتد.
رقابت داخلی
به گفته مهریزی، وزارتخانهها نهتنها حمایتی از واحدهای «نوردی» نمیکنند، بلکه با بخشنامهها و افزایش عوارض، نفس صادرات را هم بریدهاند. دو سال است کشورهای همسایه بر محصولات ما عوارض صادرات وضع کردهاند، اما ما همچنان داریم خامفروشی میکنیم. در تولید محصول نهایی حمایتی نیست. صادرات نابود شده است. فروش ما فقط داخلی است، رقابت با خودمان؛ با شرکتهایی که دولت خودش صاحب آنهاست.
انتهای پیام