تضعیف صنعت فولاد با سیاست‌های نادرست گازی

0
صنعت فولاد ایران، به عنوان یکی از بخش‌های حیاتی و استراتژیک اقتصاد کشور، در سال‌های اخیر دستخوش تغییرات و چالش‌های متعددی شده است. اگر بخواهیم این صنعت را به یک موجود زنده تشبیه کنیم، بدون شک قلب تپنده آن، بخش تولید آهن اسفنجی یا همان احیای مستقیم است.

به گزارش نبض صنعت، این حلقه کلیدی، تامین‌کننده خوراک اصلی کوره‌های قوس الکتریکی در فرآیند فولادسازی است و هرگونه اختلال در تأمین منابع یا تغییرات قیمت در این بخش، به سرعت به کل زنجیره فولاد منتقل می‌شود. اما در سال‌های اخیر، سیاست‌گذاری‌های نامتوازن و تعرفه‌گذاری‌های ناعادلانه، خصوصاً در زمینه گاز طبیعی مصرفی این واحدها، فشارهای شدیدی بر این صنعت وارد کرده است

احیای مستقیم فرآیندی است که طی آن سنگ‌آهن بدون نیاز به ذوب شدن کامل و عبور از مرحله کک‌سازی، تحت واکنش شیمیایی با گازهای احیاکننده (معمولاً گاز طبیعی) قرار گرفته و به آهن اسفنجی تبدیل می‌شود. آهن اسفنجی ماده‌ای متخلخل، سبک و پرعیار است که به عنوان خوراک اصلی کوره‌های قوس الکتریکی برای تولید فولاد به کار می‌رود.

نکته اساسی و تمایز دهنده این فرآیند، نقش ویژه گاز طبیعی است. برخلاف بخش‌های دیگر صنعت که گاز صرفاً به عنوان سوخت و منبع انرژی برای تولید حرارت مورد استفاده قرار می‌گیرد، در فرآیند احیای مستقیم، گاز طبیعی یک «خوراک» شیمیایی است؛ یعنی خود گاز در واکنش‌های شیمیایی دخیل بوده و بخشی از مواد اولیه تولید محصول نهایی محسوب می‌شود. این تمایز بنیادی، تاثیر بسیار مهمی در نحوه قیمت‌گذاری و سیاست‌گذاری درباره این گاز دارد.

برای روشن‌تر شدن موضوع، کافی است فرآیندهای دیگر مانند نورد یا ذوب سنتی را در نظر بگیریم که در آن‌ها گاز تنها به عنوان سوخت و منبع گرما عمل می‌کند، در حالی که گاز طبیعی علاوه بر نقش انرژی، نقش ماده اولیه را نیز ایفا می‌کند. به همین دلیل، در کشورهای پیشرفته و بازارهای جهانی، گاز مصرفی واحدهای DRI به عنوان «خوراک صنعتی» شناخته شده و از حمایت‌های ویژه‌ای در تعرفه و مالیات برخوردار است.

با وجود این ماهیت تخصصی و فنی گاز مصرفی در واحدهای DRI، در ایران سیاست‌گذاری‌ها به گونه‌ای است که این گاز به مانند سوخت‌های حرارتی و گرمایشی قیمت‌گذاری می‌شود. در کنار این، مالیات بر ارزش افزوده نیز از کل مبلغ گاز اخذ می‌گردد. چنین تصمیمی از چند منظر مشکل‌ساز است.

ابتدا باید به این نکته توجه کرد که قیمت‌گذاری بر مبنای نرخ‌های جهانی و فرمول‌های بازار گاز طبیعی، به صورت مستقیم منجر به افزایش چشمگیر هزینه‌های تولید آهن اسفنجی شده است. در واقع، سهم گاز طبیعی در هزینه تمام‌شده تولید آهن اسفنجی به بیش از ۴۰ درصد رسیده است که بار مالی بسیار سنگینی برای تولیدکنندگان است.

علاوه بر این، اعمال مالیات بر ارزش افزوده (VAT) به عنوان یک بار مضاعف بر نهاده تولید، جریان نقدینگی تولیدکنندگان را به شدت مختل کرده است. مالیات بر ارزش افزوده اصولاً باید از مصرف‌کننده نهایی گرفته شود، ولی در اینجا بر خوراک تولید اعمال شده که منجر به قفل شدن سرمایه در گردش و کاهش توان مالی واحدهای تولیدی شده است. این دو عامل ترکیبی، نه تنها هزینه‌ها را بالا برده، بلکه موجب کاهش رقابت‌پذیری فولاد ایران در بازارهای داخلی و خارجی شده است.

پیامدهای اقتصادی و اجتماعی چالش‌های فعلی

افزایش قیمت گاز طبیعی و بار مالی مالیاتی بر واحدهای احیای مستقیم، پیامدهای گسترده‌ای در زنجیره تولید فولاد و فراتر از آن دارد. در ابتدا، این افزایش هزینه‌ها مستقیماً قیمت آهن اسفنجی را افزایش می‌دهد که به نوبه خود باعث افزایش قیمت شمش فولاد می‌شود. با گران شدن شمش، محصولات فولادی مانند میلگرد، ورق و سایر مقاطع فولادی نیز گران‌تر شده و در نهایت این افزایش قیمت‌ها به مصرف‌کنندگان نهایی در صنایع مختلف مانند خودروسازی، لوازم خانگی و ساختمان‌سازی منتقل می‌شود.

این روند افزایشی، در شرایط رکود اقتصادی و کاهش تقاضا، منجر به کاهش فروش و تولید در صنایع پایین‌دستی می‌شود که اثرات منفی آن بر اقتصاد کشور و اشتغال بسیار محسوس خواهد بود. به عبارت دیگر، افزایش قیمت‌ها، کاهش تقاضا و افت تولید، چرخه معیوبی ایجاد می‌کند که ممکن است به رکود عمیق‌تر در کل زنجیره صنعت فولاد منجر شود.

همچنین، از منظر صادرات، بالا رفتن هزینه‌های تولید، مزیت رقابتی فولاد ایران را کاهش داده و باعث شده بازارهای منطقه‌ای و جهانی به سمت رقبایی بروند که از حمایت‌های قوی‌تری برخوردارند. این موضوع تهدیدی جدی برای سهم صادراتی کشور است.

مقایسه وضعیت ایران با رقبا در منطقه و جهان

ایران تا چند سال پیش به عنوان دومین تولیدکننده بزرگ آهن اسفنجی جهان شناخته می‌شد. این موفقیت عمدتاً به دلیل منابع گسترده گاز طبیعی و بهره‌مندی از فناوری DRI حاصل شده بود.

اما اکنون رقبا با اتخاذ سیاست‌های حمایتی و نرخ‌های ترجیحی در تأمین گاز طبیعی، مزیت ایران را به چالش کشیده‌اند. به عنوان مثال قطر و عربستان، گاز خوراک پتروشیمی و فولاد را با نرخ‌های یارانه‌ای و بدون مالیات به صنایع خود عرضه می‌کنند. هند، با وجود واردات بخش قابل توجهی از گاز، برای صنایع صادرات‌محور خود تخفیف‌های بلندمدت اعمال می‌کند. ترکیه هم با بهره‌گیری از ترکیبی از برق ارزان و گاز با تعرفه‌های ترجیحی، هزینه تولید فولاد را کاهش داده است.

در مقابل، ایران با سیاست افزایش نرخ گاز و اعمال مالیات، در حال از دست دادن این مزیت استراتژیک است و در صورت ادامه این روند، ممکن است جایگاه خود را در بازارهای جهانی و منطقه‌ای به سرعت از دست بدهد.

چشم‌انداز آینده صنایع احیای مستقیم در صورت تداوم سیاست‌های فعلی

اگر سیاست‌های جاری اصلاح نشوند، چشم‌انداز صنعت احیای مستقیم در ایران بسیار نامطمئن خواهد بود. افزایش هزینه‌های تولید و فشارهای مالیاتی ممکن است منجر به کاهش ظرفیت تولید، تعطیلی واحدهای کوچک و متوسط و کاهش اشتغال شود.

افزایش قیمت فولاد در بازار داخلی نیز می‌تواند پروژه‌های ساختمانی، خودروسازی و صنایع مادر را با مشکلات عدیده‌ای مواجه کند که در نهایت منجر به افت رشد اقتصادی و افزایش نرخ بیکاری خواهد شد.

علاوه بر این، کاهش نقدینگی و افزایش هزینه‌ها مانع سرمایه‌گذاری در به‌روزرسانی فناوری و بهینه‌سازی مصرف انرژی می‌شود که خود عاملی برای افزایش هزینه‌های تولید و کاهش کیفیت محصولات خواهد بود. این چرخه معیوب می‌تواند فاصله ایران با رقبا را بیشتر کند و آینده صنعت فولاد کشور را به خطر اندازد.

راهکارهای پیشنهادی برای اصلاح سیاست‌ها و حمایت از صنعت

برای جلوگیری از تشدید بحران و حفظ جایگاه ایران در صنعت فولاد جهان، لازم است تغییرات اساسی و سریع در سیاست‌های تعرفه‌ای و مالیاتی اعمال شود. تفکیک قانونی گاز خوراک از گاز سوختی یکی از این راهکارها است. در راستای تحقق این موضوع لازم است در قوانین و مقررات، ماهیت گاز مصرفی در صنایع DRI به عنوان خوراک صنعتی به رسمیت شناخته شده و تعرفه‌های متفاوتی نسبت به گاز سوختی اعمال شود.

حذف یا کاهش مالیات بر ارزش افزوده بر خوراک صادرات‌محور دومین راهکار لازم برای این موضوع است. با توجه به اینکه مالیات باید از مصرف‌کننده نهایی گرفته شود، اعمال آن بر نهاده تولید به‌ویژه در واحدهای صادراتی باید حذف شود یا حداقل فرایند بازپرداخت تسریع گردد.

امضای قراردادهای بلندمدت با نرخ‌های باثبات از دیگر راهکارهای جلوگیری از تشدید این بحران است. ایجاد شرایط پیش‌بینی‌پذیر برای صنایع از طریق قراردادهای بلندمدت و تضمین قیمت، باعث جذب سرمایه و کاهش ریسک‌های مالی می‌شود.

در نهایت تشویق به بهینه‌سازی مصرف انرژی و نوسازی تجهیزات راهکار لازم برای این موضوع محسوب می‌شود. ارائه تسهیلات و حمایت‌های مالی به منظور کاهش وابستگی به گاز و افزایش بهره‌وری، می‌تواند هزینه‌ها را کاهش داده و پایداری صنعت را تضمین کند.

در نهایت آنچه که می‌توان به عنوان جنع بندی بیان کرد این است که صنعت فولاد ایران، با تاکید بر تولید آهن اسفنجی به روش احیای مستقیم و بهره‌گیری از منابع طبیعی گاز، تا چند سال پیش یکی از موفق‌ترین بخش‌های صنعتی کشور در جذب سرمایه، ایجاد اشتغال و صادرات ارزآور بود. اما ادامه سیاست‌های فعلی تعرفه‌گذاری و مالیاتی، این مزیت استراتژیک را به سرعت تحلیل می‌برد و می‌تواند منجر به عقب‌ماندگی صنعتی و اقتصادی کشور شود.

اگر سیاست‌گذاران با درک عمیق از ماهیت فنی و اقتصادی این صنعت، اصلاحات لازم را در دستور کار قرار ندهند، ممکن است فرصت‌های ارزشمند توسعه صنعتی و رقابت جهانی برای همیشه از دست برود. بازگشت به منطق اقتصادی، تفکیک صحیح ماهیت مصرف گاز و حمایت‌های هدفمند، تنها راه حفظ و ارتقای جایگاه صنعت فولاد ایران است.

انتهای پیام

پاسخ دادن

دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را وارد کنید