ناترازی گاز در ایران دیگر یک چالش فصلی نیست، بلکه نشانهای از ضعف مزمن در حکمرانی انرژی است. در این میان، بخش صنعت با وجود سهم کمتر در مصرف، نخستین قربانی سیاستهای مقطعی دولت برای کنترل بحران به شمار میرود، سیاستی که پیامد آن رکود تولید و تهدید اشتغال صنعتی است.
به گزارش نبض صنعت، با آغاز فصل سرما، نگرانیها درباره ناترازی انرژی کشور بار دیگر افزایش پیدا کرده است. در حالی که در ماههای گرم سال تمرکز به طور عمده بر ناترازی برق است، در نیمه دوم سال این نگرانی بهصورت جدی در حوزه گاز طبیعی خود را نشان می دهد. بررسی دادههای رسمی نشان میدهد که بخش صنعت، با وجود سهم پایینتر در عرضه گاز، همواره نخستین قربانی ناترازی است.
بر اساس دادههای ترازنامه انرژی گاز طبیعی در ایران، میانگین سهم نیروگاهها از عرضه کل گاز در دوره ۱۳۹۶ تا ۱۴۰۱ برابر با 30 درصد بوده است. پس از آن، بخش مصرف نهایی خانگی و تجاری با میانگین 28 درصد بیشترین سهم از عرضه گاز را به خود اختصاص داده است.
در مقابل، سهم صنعت از کل عرضه گاز حدود21درصد برآورد میشود رقمی که با وجود پایین بودن نسبی، همواره تحت سیاستهای محدودکننده قرار گرفته و در شرایط کمبود، گاز صنایع پیش از سایر بخشها کاهش یا قطع میشود.
با این حال، نکته حائز اهمیت آن است که در درون بخش صنعت، گاز طبیعی حدود ۷۷ درصد از کل انرژی مصرفی را تشکیل میدهد. به بیان دیگر، وابستگی شدید صنایع به گاز طبیعی موجب میشود که حتی محدودیتهای کوتاهمدت در عرضه، عملاً بسیاری از واحدهای تولیدی را فلج کند و روند تولید و صادرات را مختل سازد.
از سوی دیگر، بررسی دادههای عرضه نشان میدهد که هدررفت گاز در شبکه انتقال و توزیع ایران حدود ۹ درصد است، در حالی که میانگین جهانی این رقم بین ۱ تا ۵ درصد برآورد میشود. این میزان اتلاف بهتنهایی بخش قابلتوجهی از گاز تولیدی کشور را از چرخه مصرف مؤثر خارج میکند و فشار بیشتری بر ناترازی وارد میسازد.
این در حالی است که نیروگاههای کشور، به عنوان بزرگترین مصرفکنندگان گاز، بزرگترین اتلافکنندگان انرژی نیز محسوب میشوند. حدود ۸۰ درصد برق کشور با سوخت گاز طبیعی تولید میشود، اما راندمان فعلی نیروگاههای حرارتی کشور حدود ۳۳ درصد است. این بازده پایین در کنار فرسودگی تجهیزات و کندی اجرای طرحهای بهینهسازی موجب شده است بخش قابلتوجهی از گاز مصرفی عملاً به هدر رود.
از سوی دیگر، مصرف بالای گاز در بخش خانگی و تجاری ناشی از بازده پایین وسایل گرمایشی، ضعف در عایقبندی ساختمانها و قیمت پایین انرژی، فشار زیادی بر شبکه عرضه وارد میکند. با وجود این، سیاستهای مدیریت مصرف عمدتاً به جای کنترل این دو بخش بزرگ، متوجه بخش صنعت میشوند.
در عین حال، صنعت نیز از چالشهای داخلی در زمینه بهرهوری انرژی رنج میبرد. فرسودگی تجهیزات، فقدان سامانههای بازیافت حرارت و ضعف در مدیریت انرژی موجب شده است تا شدت مصرف انرژی در بسیاری از صنایع ایران، بهویژه در بخشهای فولاد، سیمان و پتروشیمی، بالاتر از میانگین جهانی باشد.
برای کاهش ناترازی گاز بدون آسیب به تولید، ضروری است سیاستگذاریها به سمت ایجاد انگیزههای اقتصادی و رقابت سالم میان مصرفکنندگان انرژی هدایت شود. نوسازی تجهیزات و افزایش بهرهوری در صنعت، زمانی پایدار خواهد بود که از مسیر صرفه اقتصادی و کاهش هزینه تولید پیش برود، نه صرفاً از طریق حمایتهای مقطعی
در نهایت، صنعت در بحران ناترازی گاز بیش از آنکه عامل باشد، قربانی است. ادامه این روند بدون اصلاح سیاستهای تخصیص و بهینهسازی انرژی، میتواند تولید ملی و اشتغال صنعتی را با چالشهای جدی مواجه سازد.
انتهای پیام