ترکیب هوش مصنوعی با فناوریهای نوین احیای هیدروژنی، انقلابی در مسیر کاهش آلایندهها، افزایش بهرهوری و اقتصادیسازی تولید فولاد کمکربن رقم زده است.
به گزارش نبض صنعت، فولاد سبز به فولادی اطلاق میشود که در فرآیند تولید آن، استفاده از سوختهای فسیلی به حداقل رسیده یا کاملاً حذف شده است، به طوری که انتشار گازهای گلخانهای، به ویژه دیاکسید کربن، به طور چشمگیری کاهش یابد.
این نوع فولاد عمدتاً با استفاده از هیدروژن سبز تولید میشود که خود از طریق الکترولیز آب و با بهرهگیری از برق تجدیدپذیر به دست میآید. در روش سنتی تولید فولاد، سنگ آهن در کورههای بلند با زغالسنگ یا کک احیا شده و آهن خام تولید میشود، سپس این آهن در کورههای قوس الکتریکی یا مبدلها به فولاد تبدیل میشود اما در تولید فولاد سبز، هیدروژن جایگزین کربن میشود و به جای تولید CO2، تنها بخار آب به عنوان محصول جانبی خارج میشود.
هوش مصنوعی به عنوان یک فناوری تحولآفرین، نقش کلیدی در بهینهسازی تولید فولاد سبز ایفا میکند و میتواند چالشهای فنی، اقتصادی و زیستمحیطی این فرآیند را به طور مؤثر مدیریت نماید. ابتدا، هوش مصنوعی با پردازش حجم عظیمی از دادههای تولید، امکان پیشبینی دقیق مصرف انرژی و مواد اولیه را فراهم میآورد.
در بخش پاییندستی مانند نورد و پرداخت، هوش مصنوعی اهداف متناقض مانند کاهش مصرف انرژی، حداقل کردن موجودی انبار، حفظ کیفیت و رعایت استانداردهای زیستمحیطی را همزمان بهینه میکند. برای نمونه، با شبیهسازی سناریوهای مختلف، میتواند توالی ذوب را تغییر دهد، زمان ذخیرهسازی را کوتاه کند یا دمای تخلیه را تنظیم نماید تا ردپای کربنی کاهش یابد.
ایران با برخورداری از منابع غنی سنگ آهن، تجربه طولانی در تولید فولاد سنتی و نیروی کار متخصص، پتانسیل بالایی برای تولید فولاد سبز با اتکا به هوش مصنوعی دارد. ایران یکی از تولیدکنندگان عمده فولاد در منطقه است و اگرچه اخیراً از جمع ۱۰ کشور برتر خارج شده اما زیرساختهای موجود مانند کارخانههای احیای مستقیم و کورههای قوس الکتریکی میتواند پایهای برای گذار به روشهای هیدروژنی باشد.
دسترسی به انرژی خورشیدی و بادی در مناطق کویری و شمالی کشور، امکان تولید برق ارزان تجدیدپذیر را فراهم میکند که برای الکترولیز هیدروژن ضروری است. هوش مصنوعی میتواند در این زمینه با بهینهسازی زنجیره تأمین مواد، پیشبینی نیازهای انرژی و مدیریت پلنتهای ترکیبی، هزینههای اولیه بالا را جبران کند.
سرمایهگذاری در استارتآپهای هوش مصنوعی داخلی و همکاری با دانشگاهها برای توسعه مدلهای بومی، میتواند ایران را در ۵ تا ۱۰ سال آینده به تولید صنعتی فولاد سبز برساند. دولت میتواند با سیاستهای تشویقی مانند یارانه برای برق تجدیدپذیر و معافیتهای مالیاتی، این فرآیند را سرعت بخشد.
این رویه تأثیرات عمیقی بر تولید فولاد ایران و صادرات آن خواهد داشت. در داخل، تولید فولاد سبز مصرف انرژی فسیلی را کاهش داده و آلودگیهای زیستمحیطی مانند خشک شدن منابع آب به دلیل فعالیتهای فولادسازی را مهار میکند، که این امر به پایداری بلندمدت صنعت کمک مینماید. بهرهوری بالاتر با هوش مصنوعی، هزینههای عملیاتی را پایین آورده و ظرفیت تولید را بدون نیاز به گسترش فیزیکی افزایش میدهد.
در بازار جهانی، تقاضا برای فولاد کمکربن رو به رشد است و مشتریان اروپایی و آسیایی حاضرند قیمتی متعارف برای محصولات سبز پرداخت کنند. ایران میتواند با صادرات فولاد سبز به کشورهای همسایه یا حتی اروپا، سهم بازار خود را بازپس گیرد و درآمد ارزی را افزایش دهد.
این گذار همچنین وابستگی به صادرات نفت خام را کاهش داده و ارزش افزوده بالاتری ایجاد میکند. در بلندمدت، با کاهش ریسکهای زیستمحیطی و جریمههای کربنی اتحادیه اروپا، صادرات پایدارتر شده و ایران را به عنوان یک بازیگر سبز در زنجیره تأمین جهانی فولاد موقعیتیابی میکند.
در مجموع، ادغام هوش مصنوعی در تولید فولاد سبز نه تنها یک تحول فنی، بلکه یک فرصت استراتژیک برای احیای صنعت فولاد ایران، حفاظت از محیط زیست و تقویت اقتصاد ملی است. با برنامهریزی دقیق و سرمایهگذاری هدفمند، ایران میتواند از این کابوس آلودگی به رؤیای صادرات سبز گذر کند و در مسیر توسعه پایدار گام بردارد.
انتهای پیام















