مشاور پژوهشی اتاق اصناف تهران و ایران در نقد عملكرد نظام بانكی، با تأكید بر تصریح نهادهای مختلف بهصورت جزیرهای عمل میكنند، اظهار كرد: بانكها در فرآیند تصمیمگیری خود، ابداً به فكر سرنوشت صنایع كوچك نیستند.
به گزارش نبض صنعت، محمدباقر معتمد، با اشاره به اینكه ۲۱ مرداد بهعنوان روز ملی صنایع كوچك نامگذاری شده است، این صنایع را دارای نقشی بسیار بزرگ در ایجاد اشتغال كشور توصیف كرد و با بیان اینكه ۴۷ درصد مشاغل كشور در حوزه خدمات قرار دارند، اظهار كرد: در حوزه صنایع، سهم اشتغال صنایع كوچك نزدیك به ۸۰ درصد است؛ در حالی كه این سهم برای صنایع بزرگ كمتر است. روی هم رفته، صنایع كوچك و متوسط حدود ۸۵ درصد از اشتغال كشور را به خود اختصاص دادهاند.
وی جدیترین چالش صنایع كوچك را ماهیت رشد در صنایع بزرگ دانست و تصریح كرد: صنایع بزرگ ما اغلب رشدزا هستند، اما اشتغالزا نیستند و سرریز رشد آنهاست كه به صنایع كوچك و متوسط منتقل میشود.
مشاور پژوهشی اتاق اصناف تهران و ایران، با اشاره به مشكلات دیگر این حوزه عنوان كرد: ناترازیهای انرژی، مشكل منابع مالی و مكانیزمهای تقریباً ناكارآمد تأمین مالی، جدیترین چالشهای صنایع كوچك و متوسط كشور است.
وی در پاسخ به پرسشی درباره وضعیت فعلی صنایع كوچك، به تاریخچه شكلگیری آنها اشاره و اظهار كرد: برای درك وضعیت فعلی، باید به اواسط دهه ۴۰ بازگردیم؛ زمانی كه صنایع بزرگ مانند ذوبآهن، پالایشگاهها و فولاد در ایران تأسیس شدند، گروهی از افراد با عِرق ملی كه اغلب در حوزه تجارت و واردات فعال بودند، تصمیم گرفتند به جای واردات، خودشان به تولید كالا بپردازند.
معتمد، با بیان اینكه این افراد بهصورت خانوادگی یا شراكتی كارخانههایی را تأسیس كردند، افزود: متأسفانه اكثر آن كارخانهها كه در آن زمان حتی به صادرات نیز میپرداختند، امروز دیگر وجود ندارند یا به دلیل مسائل مختلف از بین رفتهاند.
وی به تعریف صنایع كوچك پرداخت و گفت: در ایران، ممیزه صنایع كوچك، تعداد كاركنان آن است كه معمولاً به مجموعهای با حدود ۵۰ نفر نیروی انسانی، صنعت كوچك گفته میشود.
مشاور پژوهشی اتاق اصناف تهران و ایران، در مصاحبه با رادیو گفتوگو و با اشاره به دوره رشد این صنایع در اواخر دهه ۴۰ و اوایل دهه ۵۰ خورشیدی، بیان كرد: در آن زمان، به دلیل فزونی تقاضا بر عرضه، این صنایع توانستند بازار داخلی را پوشش دهند، صادرات انجام دهند و بهمرور، با وارد كردن تكنولوژیهای جدید، محصولاتی برای افزایش رفاه جامعه با قیمت مناسب تولید كنند.
وی با تصریح بر اینكه این دوران با وقوع انقلاب و تغییرات مدیریتی و مالكیتی در حدود سال ۶۰ متوقف شد، گفت: بسیاری از این صنایع كه دیگر به سطح صنایع متوسط رسیده و شعب مختلف داشتند، با مشكلاتی مواجه شدند و آن روند توسعه متوقف شد و ورژن جدیدی از صنعت در كشور شكل گرفت.
معتمد، در نقد عملكرد نظام بانكی، با تأكید بر تصریح نهادهای مختلف بهصورت جزیرهای عمل میكنند، اظهار كرد: بانكها در فرآیند تصمیمگیری خود، ابداً به فكر سرنوشت صنایع كوچك نیستند. مدیر بانك موظف است تسهیلاتی را پرداخت كند كه بازگشت سود و اصل سرمایه آن صددرصد تضمین شده باشد.
وی با بیان اینكه بانك، تاجر را به دلیل توانایی در بازپرداخت سریع، بر صنعتگر ترجیح میدهد، افزود: صنعت، با هزاران مشكل از جمله ناترازی انرژی و تأمین مواد اولیه روبهرو است و به همین دلیل از نظر بانك، دارای ریسك بالاتری است.
مشاور پژوهشی اتاق اصناف تهران و ایران، راهكار اصلی را تدوین یك استراتژی ملی برای صنایع كوچك دانست و تأكید كرد: دخیل بودن خودِ صنعتگران در این فرآیند، لازمه این موضوع است.
وی، برای روشنشدن اهمیت موضوع، به تجربه ایتالیا در سال ۱۹۷۶ اشاره كرد و گفت: ایتالیا در آن سال ورشكسته بود، اما با حمایت هدفمند از صنایع كوچك و خانوادگی و ارائه مشوقهای صادراتی، توانست اقتصاد خود را احیا كند.
معتمد، با تصریح بر این موضوع كه تصمیمات در كشور بسیار دیرتر از زمان لازم اتخاذ میشود، به عدم امكان تأمین مالی صنایع از طریق بازار سرمایه و بورس، به دلیل كندی فرآیندها اشاره و دو راهكار اساسی را مطرح و عنوان كرد: اولاً هر شورایی برای این حوزه باید با حضور خود صنعتگران تشكیل شود تا بدانند كجای كار نیاز به كمك دارد.
مشاور پژوهشی اتاق اصناف تهران و ایران افزود: ثانیاً خطاب به خودِ فعالان صنایع كوچك میگویم كه شما هیچ راهی ندارید جز اینكه كیفیت كار و محصول خود را بالا ببرید و از فناوریهای روز دنیا حداكثر استفاده را بكنید.
انتهای پیام